افشاگری های مه آفرید علیه مسئولان دولتی/در جلسه بعدی اسم همه را می گویم
به عشق مولا
خبری مذهبی ادبی

 متهم ردیف اول پرونده و مدیراصلی شرکت آریا در دفاعیات خود گفت: روز جمعه 14 مرداد ماه سال 90 قرار بازداشت من صادر شد به من گفتند از کشور فرار کن. ولی من ماندم چون از خودم مطمئن بودم. می خواستند ما فرار کنیم بگویند خسروی در رفت.

مه آفرید خسروی متهم ردیف اول پرونده فساد در ادامه جلسه رسیدگی به پرونده فسادبانکی در دفاع از خود گفت: آقای "الف" معاون وزیر در امور بانکی و بیمه وزارت اقتصاد از وزیر 300 میلیارد برای من معرفی نامه گرفت تا بیاید سهامدار بانک آریا بشود. بعدش آقای "ح" نماینده اهواز آمد دفتر من پیشنهاد داد تا فلان لوله سازی را بخریم. بروید یقه معاون استاندار خوزستان آقای "پ" را بگیرید که دنبال فروش لوله سازی به ما بودند. به ما فشار می آوردند که تیم استقلال اهواز را بخریم. نماینده خرمشهر آقای "م" آمد و گفت بیایید فولاد خرمشهر را بخرید که کلی بدهی داشت. حالا همه ساکت شدند.


آقایان به زور گروه ملی فولاد را به من فروختند
مه آفرید خسروی اظهار داشت: من گروه ملی را با رانت نخریدم به خدا آقایان زور کردند تا بخرم. مگر مخم ترکیده بود این شرکت را بخرم.

متهم ردیف اول پرونده گفت: بنده برای این مملکت کار کردم و کارخانه زدم و در تمامی این شهرها استاندار، نماینده مجلس و نماینده اطلاعات در جریان کارهای ما بودند. یک روز بانک مرکزی نامه ای به بانک ملی می زند که گروه آریا تمام بدهی هایش را تسویه کند. سوال اینجاست چرا این نامه به سایر بانکها زده نشد. دلیلش این بود که رابط وزارت اطلاعات با بانک ملی و نماینده سازمان بازرسی در بانک مرکزی از طریق آقای "س" از من 10 میلیارد تومان پول می خواستند تا مجوز بانک آریا را به من بدهند.

خسروی گفت: من به هر مسئولی در کشور گفتم بابا از من رشوه می خواهند تا کارهایم انجام شود تنها سرشان را تکان دادند.


معاون وزیر می دانست ما 4 ماه دیگر زمین می خوریم

مه آفرید خسروی اظهار داشت: آقای "الف" معاون وزیر اقتصاد می دانست ما 4 ماه دیگر زمین می خوریم و این برای من جای سوال است چون تمامی کارها روی روال بود. هرچند امروز این آقا در حاشیه هستند و در حاشیه هم می مانند و کسی جرات ندارد سراغش برود. قاضی گفت: مطمئن باش سراغ همه می رویم.

متهم گفت: یک سری پشت نظام و اعتقادات مردم سنگر گرفتند و از نظام سوء استفاده می کنند. مسئول حراست بانک ملی رابط خاوری در وزارت اطلاعات بوده است. من خدمت آقای پورمحمدی رئیس سازمان بازرسی رفتم گفتم این مشکلات است. که قاضی گفت من می دانم.

خسروی افزود: روز جمعه 14 مرداد ماه سال 90 قرار بازداشت من صادر می شود. به من گفتند از کشور فرار کن. این خبر را آقای "ش" کارمند سابق یکی از وزارتخانه ها به من گفت. ولی من ماندم چون از خودم مطمئن بودم. می خواستند ما فرار کنیم بگویند خسروی در رفت. 10 ماه است در انفرادی هستم و برای کشورم جان می دهم. تمام رفقای من استرالیا و آمریکا هستند ولی ایران ماندم. من تا آخر سال 86 حتی پاسپورت نداشتم.

خسروی گفت آقای قاضی در خود قوه قضائیه هم مشکل وجود دارد.

قاضی گفت: بگو اعتراف کن.

خسروی گفت: جلسه بعدی.

قاضی گفت: جلسه بعدی وجود ندارد.

در این میان وکیل فریاد زد بگو مه آفرید و اعتراف کن ولی مه آفرید سکوت کرد.

بعد آقای " گ" بلند شد و فریاد زد و گفت تو رو به روح بابات بگو، لامصب بگو.

مه آفرید گفت: اگر من فرار می کردم خاوری دیگر فرار نمی کرد. او می توانست خیلی چیزها را بگوید.
47232


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: یک شنبه 7 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط ریحان زاده

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 14
بازدید کل : 80664
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1

آمار وبلاگ:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 14
بازدید کل : 80664
تعداد مطالب : 132
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1